ریسک پذیری جغرافیایی، همانند رشته های علوم اجتماعی، در ارتباط با جنبه های دیگر، درک جمعی و فردی افراد از خطرات، ادغام تجزیه و تحلیل مشخصه های فرهنگی در مورد توسعه: مانند تاریخ، علوم، اقتصاد، سیاست، سازمان دادن شرکت ها که دارای پیچیدگی ها و کم و کاستی هایی می باشند، و جنبه های جداناپذیر در تحقیق و بکارگیری گروه های رسانه ای که باعث کاهش تاثیر فاجعه های ناگوار می گردد، می باشد. این رشته از جغرافیا که نسبتا جدید می باشد به تفسیر فرایند های تولید اجتماعی به شکل کلی می پردازد که متفاوت از تجزیه و تحلیل های بخشی می باشد که به طور سنتی در ارتباط با این رشته انجام می شده است.
ریسک پذیری جغرافیایی تحت تاثیر مفاهیمی قرار دارد که فراتر از چارچوب های خاص رشته های علمی دیگر می باشد که به واسطه ادغام آن ها علوم دیگری نیز ایجاد می گردد که از طریق آن ها پیچیدگی های مربوط به تهدیدات، آسیب پذیری، خطرات و موقعیت های فاجعه بار مورد بررسی قرار می گیرد.طبق گفته مقامات ایالات متحده، در دهه های پایانی قرن گذشته شاهد کاهش این فاجعه ها بوده ایم به این دلیل که پیشرفت های ارزشمندی به واسطه تحقیقات تجربی و عملی در بخش هایی از آمریکای لاتین انجام شده است. عنصر موثر دیگر در زمینه اجتماعی شدن این موارد از طریق تبلیغات در ارتباط با موضوعات مختلف این سوانح می باشد. که شامل سابقه این سوانح، سیاست پیشگیری، تجارب ملی و محلی و غیره می باشد.
در ارتباط با نظریه های اخیر، ریسک پذیری جغرافیایی از ابزارهای خود برای پیشرفت تحقیقات در مورد افراد و محیط در لحظه اجرای سیستم های ریسک پذیری استفاده می کند. برای انجام چنین مواردی شهر Yambo قدم جلو نهاده و سازمان های این موضوع را مطرح می کنند که شهر نیازمند مولد هایی می باشد که بتواند به توسعه ساختارهای سیاسی برای کاهش این فاجعه ها و تهدیدات ناشی از حوادث طبیعی گردد. در ارتباط با چنین بررسی هایی بحث های اصلی در ارتباط با این پدیده می باشد که چگونه ریسک پذیری جغرافیایی می تواند در ارتباط با سازماندهی شهروندان، یکپارچه سازی فضاها باشد و اینکه به گونه ای در آن مداخله داشته باشد تا به بهینه کردن مدیریت این سیستم ها بپردازد. شرکت هایی که در این زمینه با اطلاعات کامل به پیش می روند تا به تفسیر چنین مواردی بپردازند، راحت تر می توانند بر تاثیرات منفی چنین فاجعه هایی غلبه کنند. زمانی که جوامع در معرض خطر از خطرات مربوطه و آسیب ها آگاهی پیدا می کنند، از مداخله سازمان های دیگر جلوگیری می کنند، نقش مهمی را به عنوان فعال ایفامی کنند و پیشرفت های خود را مد نظر قرار می دهند به این ترتیب می توانند با افراد فعال دیگر نیز در این زمینه چه عمومی چه خصوصی همکاری داشته باشند. به هر حال فرضیه هایی که به بررسی این موارد می پردازند به این موضوع استناد می کنند که شهرها منابع مهمی را در تعیین این موارد، کاهش تهدیدات، و اجتناب از خطرات بدون بدست آوردن حداقل نتایج یکسانی سرمایه گذاری کرده اند.
با این وجود، چنین مواردی مطابق با انتظارات مطرح شده در برنامه و فعالیت های انجام شده در موسسات رسمی نمی باشد و پرسنل های حرفه ای و جوامع نیز در این زمینه تعیین کننده می باشند. نمونه های کمیاب مربوط به فعالیت های جمعی به اقدامات، فوریت ها و توجه خاص به قربانیان را مد نظر قرار می دهد. موارد کمی نیز در ارتباط با سطوح آموزش ها و اقدامات انجام شده در جوامع و موسسات وجود دارد زیرا هیچ مورد نظام بندی شده ای در ارتباط با موارد و اقدامات بیشمار موجود در شهرداری ها در مورد چنین فاجعه هایی وجود ندارد.