فرمت : word
تعداد صفحات : 79
مقدمه
امروزه مدیران ارشد بسیاری از شرکت ها و سازمان ها وقت و انرژی و منابع مالی قابل توجهی را صرف تدوین استراتژی های اساسی سازمان های خود می کنند ولی اکثر آن ها از عدم اجرای مطلوب استراتژی های خود سخن می گویند. چشم اندازی که این مدیران برای سازمان خود تصور می کنند برای خود آن هاکاملاً روشن است ولی آگاهی و درک کارکنان از این چشم انداز بسیار کم و هم سوییو همدلی آن هابرای تحقق اهداف منبعث از این چشم انداز بسیار کمتر است.بنابراین مدیران ارشد همواره در جست و جوی راه حلی برای حصول از اطمینان از اجرای استراتژی های خود بوده اند و در این میان روش های ارزیابی به عنوان ابزاری جهت کنترل اجرای استراتژی های خود برگزیده انددر عصر اقتصاد مبتنی بر دانش فعالیت ارزش آفرین سازمان هامتکی به دارایی های مشهود آن هانیست. امروزه دانش و قابلیت کارکنان روابط با مشتریان و تأمین کنندگان کیفیت محصولات و خدمات فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی دارایی هایی به مراتب ارزشمندتر از دارایی های فیزیکی اند و توانمندی سازمان ها در به کار گیری این دارایی های نامشهود قدرت اصلی ارزش آفرینی آن ها را رقم می زند و ارزیابی های مبتنی بر سنجه های مالی توانایی ارزیابی این دارایی های نامشهود و انعکاس تأثیر آن ها بر موفقیت سازمان ها را ندارند. در اوایل دهه 1990 روش ارزیابی متوازن توسط چند تن از محققین به دنیا معرفی شد.این روش معتقد بود که ارزیابی عملکرد نبایستی تنها به سنجه های (مالی) متکی باشد بلکه عملکرد را باید از منظر های مهم دیگری همچون منظر (مشتری) (فرایندهای داخلی) و (یادگیری و رشد) نیز مورد ارزیابی قرار داد.[1]
1-2.تعریف مسئله و بیان موضوع اصلی تحقیق
یکی از چالش های مدیران ارشد در سراسر جهان، نحوه اجرا و پیاده سازی استراتژی درسازمان متبوعشان می باشد؛ و هر یک از مدیران تلاش می کنند با توجه به موقعیت سازمان، روش های کارا و اثربخش را جهت رسیدن به چشم انداز مورد نظر، به کار گیرند. با وجود اینکه روش های مختلفی، جهت پیاده سازی استراتژی وجود دارد، رسیدن به پاسخ سوال هایی از قبیل: چه روشی برای پیاده سازی استراتژی انتخاب گردد؟ و اینکه آیا روش انتخاب شده اثر بخش خواهد بود؟ از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.
مدل ارزیابی متوازن تکنیکی جهت تبدیل استراتژی به عمل می باشد، کارت امتیازی متوازن، شاخص های مالی سنتی را حفظ می کند، اماشاخص های مالی به تنهایی ناکافی هستند، کارت امتیازی متوازن، شاخص های مالی از عملکرد گذشته را با شاخص هایی از تعیین کننده های عملکرد آینده تکمیل می کند. اهداف و شاخص های کارت امتیازی از استراتژی و چشم انداز سازمان تعیین شده اند. این اهداف و شاخص ها به عملکرد سازمان در چهار منظر می نگرند: مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، و رشد و یادگیری.کارت امتیازی متوازن علاوه بر این که یک ابزار سنجش عملکرد می باشد مدلی برای عملیاتی کردن استراتژی و تبدیل برنامه های عملیاتی و کنترل و پیشرفت آن در جهت تحقق استراتژی می باشد؛ و از آن جا که ارزیابی عملکرد مناسب ترین ابزار برای هر سازمان جهت اطمینان از صحیح بودن گام هایش به سوی اهداف بلند مدت و استراتژیک می باشد، این مدل می تواند به سازمان ها در جهت پیاده سازی استراتژی و اطمینان از اجرای بدون انحراف آن کمک شایانی نماید.بیمه ایران نیز، در جهت نیل به اهداف عالی خویش و رسیدن نیاز به پیاده سازی دقیق استراتژی دارد و به همین جهت نیاز به یک مدل جهت پیاده سازی استراتژی خویش دارد و به این علت که سازمان بیمه از لحاظ مأموریت، ، هدفش تنها جنبه اقتصادی صرف نمی باشد لذا با در نظر گرفتن موارد فوق سازمان بیمه چاره ای جز این ندارد که برای تحقق الزامات و موارد ذکر شده فوق، مدلی را پیاده سازی نماید که متناسب با ساختار، مأموریت، اهداف و چشم انداز آن باشد. پیاده سازی کارت امتیازی متوازن همراه با توسعه می تواند به سازمان بیمه کمک نماید تا هم استراتژی های خود را عملیاتی نموده، عملکرد مجموعه خود را جهت حصول اطمینان از کاهش انحراف در مسیر ارزیابی نماید و هم در رسیدن به نتایج مورد خواست خود توازن ایجاد نماید. به همین منظور در این تحقیق، پیاده سازی و عملیاتی نمودن استراتژی های بیمه ایران با استفاده از کارت ارزیابی متوازن (شاخص های چهارگانه مدل BSC ) مورد بررسی قرار می گیرد.[2]
1-3.تعاریف کلیدی
ارزیابی عملکرد:دستیابی به اهداف مطلوب که مشروط برمعیارهای مناسب با بهترین شاخص های عملکردی است.
کارت امتیازی متوازن : ارزیابی از چهار منظر مالی –مشتری –فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد.
نقشه استراتژی: یک ساختار منطقی و جامع برای تشریح استراتژی.
1-4. ضرورت انجام تحقیق
آگاهی از عملکرد بیمه ایران از جمله عوامل مهمی است که می تواند بر فرآیند اجرای استراتژی و تصمیم گیری در سنوات آتی تأثیر گذار باشد. نظر به این موضوع مهم در این مطالعه تلاش می گردد با استفاده از مدلBSC با مشخص شدن عملکرد سازمان بیمه ، نقاط قوت وضعف درحوزه های مختلف کاملا مشخص بستر مناسبی در جهت اصلاح روش های کاری به منظور بهبود عملکرد این سازمان متناسب با اهداف واستراتژی های آن فراهم خواهد شد.